یک کلمه سه حرفی
یک کلمه سه حرفی
- توی یک جمع بی حوصله نشسته بودم
- طبق عادت همیشگی مجله را ورق زدم تا به جدول رسیدم
خواندم سه عمودی
- یکی گفت : بلند بگو
- گفتم : یک کلمه سه حرفیه
- ازهمه چیز برتر است
- حاجی گفت: پول
- تازه عروس مجلس گفت: عشق
- شوهرش گفت: یار
- کودک دبستانی گفت: علم
- حاجی پشت سرهم گفت : پول، اگه نمیشه طلا، سکه
- گفتم: حاجی اینها نمیشه
- گفت: پس بنویس مال
- گفتم: بازم نمیشه
- گفت: جاه
- خسته شدم با تلخی گفتم: نه نمیشه
- مادر بزرگ گفت
- مادرجان، "عمر" است.
- سیاوش که تازه از سربازی آمده بود گفت: کار
- ديگری خندید و گفت: وام
- یکی از آن وسط بلندگفت: وقت
- خنده تلخی کردم و گفتم: نه
اما فهمیدم
- تا شرح جدول زندگی کسی را نداشته باشی
- حتی یک کلمه سه حرفی آن هم درست در نمی آید
- هنوز به آن کلمه سه حرفی جدول خودم فکر میکنم
- شاید کودک پا برهنه بگوید: کفش
- کشاورزبگوید: برف
- لال بگوید: حرف
- ناشنوا بگوید: صدا
- نابینا بگوید: نور
و من هنوز در فکرم
- که چرا کسی نگفت:
" خدا "
«صادق هد ایت»
انفجار نادانی چیست؟...
برچسب : نویسنده : khalafian بازدید : 148