در باب خلاقیت

ساخت وبلاگ

آخرین مطالب

    امکانات وب

    بعضی ها وقتی یک کتاب روانشناسی می خونن ، خیال می کن می تونن نکته به نکته اونو توی زندگیشون پیاده کنن. از این بدتر ، خیال می کنن دیگران هم حتما و باید اون نکته ها رو رعایت کنن. وقتی می بینن نه خودشون می تونن تمام اون کارها رو انجام بدن و نه دیگران به اون نکته ها توجهی دارن ، عصبی میشن و کتاب رو پرت می کنن یک گوشه و میگن اینا همه ش چرت  و پرته و هیچ کدومش به درد نمی خوره .تا میای باهاشون وارد بحث بشی میگن : من تمام این کتاب ها رو زیر و رو کردم و تمام این راه ها رو رفتم . هیچ کدومش جواب نمیده ، چون دیگران اصلا به آگاهی ها و روش های آدم بی اعتنان. میگم : یک لحظه بذار من یک چیزی بگم . میگه خوب بفرما ! میگم دانش روان شناسی چیزی نیست که آدم حفظ کنه ، بخواد مو به مو توی زندگیش پیاده کنه و دیگران رو هم موظف به اجرای اونا بدونه.

    تا کسی خودش به باورهای تازه ای نرسه ، هیچ کس نمی تونه اونو وادار به انجام این باورها کنه.

    ثانیا استفاده از روش های روانشناسانه هم مثل هر دانش دیگه ای احتیاج به خلاقیت داره . تو باید بتونی با آگاهی هایی که به دست میاری خودت و دیگران و شرایط زمانی و مکانی رو بشناسی و با به کار انداختن خلاقیتت به مسائل و ارتباطات زندگی خودت برسی .

    حالا می پرسی چطور میشه خلاق بود ؟ چند راهش رو برات می گم.

    وقتی خلاقیتت رشد کرد ، اون وقت بقیه ی راه رو خودت می تونی ادامه بدی و برحسب شرایط  وامکانات و شناختهایی که به دست آوردی ، زندگی پر از شادی ، لذت ، موفقیت ، مثبت و مفیدی برای خودت بسازی.

    هرکسی در هر شرایطی که باشه ، حتی با امکاناتی محدود ، می تونه با به کار انداختن خلاقیتش به یک زندگی خوب دست پیدا کنه.اگه به این چند نکته ای که اشاره می کنم توجه کنی ، متوجه حرف من میشی.

    ·        اول از همه باید برای خودت یک تصویر ذهنی قوی ، مهم و مفید بسازی، یعنی یک هدف مشخص در ذهنت تعیین کنی و برای رسیدن به اون هدف برنامه ریزی کنی ، مثلا باید خوشبخت و موفق بشم یا من باید بتونم دانشمندی بزرگ بشم یا من می خوام یک کتاب بنویسم

    ·        مرحله بعد اینه که ذهنت رو از تمام تصویرهای منفی و بازدارنده پاک کنی . یعنی نگی نمی تونی یا شرایط و امکانات کافی وجود نداره یا اینکه دیگران نمیذارن به کارت برسی . خلاصه باید هر نوع تفکر منفی رو که اراده و انرژیت رو کم می کنه کنار بذاری و مقتدارنه اقدام کنی.

    در مسیری که میری امکان سختی و حتی خطر هم هست  ، ولی نباید بترسی باید به خودت شهامت بدی که حتما می تونی . اگه به استقبال خطر نری و از موضع قدرت با اون مواجه نشی ، خطر خودش وقتی میاد سراغت که هیچ وسیله دفاعی برای خودت تدارک ندیدی. خطر بیماری ، بیکاری ، ورشکستگی ، درماندگی و هزار خطر دیگه ای که زندگی همه ی ما رو تهدید می کنه و اگه نتونیم خلاقانه زندگی کنیم هر کدوم از این خطرها ممکنه زندگی ما رو نابود کنه.

    باید به خودت بگی که می خوای زندگی کنی نه اینکه فقط زنده باشی . درسته که به جامعه و خونواده دینی داری و باید به وظایفت عمل کنی ، اما خودت هم حق زندگی و لذت بردن از زندگیت رو داری ، مگه آدم چند دفعه به دنیا میاد؟ خیلیا دوست دارن از تو یک خدمتگزار از خود گذشته بسازن و این تو هستی که نباید بذاری از تو مثل یک شی استفاده کنن.

    ·        هرکسی به یک دوست واقعی احتیاج داره ،  می دونی بهترین دوست آدم کیه ؟ ممکن بگی کتاب یا چیزهایی از این قبیل اما بهترین دوست آدم تصویر ذهنی سالم و خلاق خودشه . یعنی اگه تو ذهنی مغشوش و پر از گره وباورهای غلط داشته باشی ، خداهم به دادت نمی رسه . نمی تونی هیچ وقت چیزی رو تغییر بدی.

    انقدر باید تصویر ذهنیت جالب باشه که بتونی خودت رو انسان خوبی بدونی و در راه رضایت خودت تلاش کنی . هر کسی می تونه دوست تو بشه و بهت کمک کنه ، ولی هیچ وقت نمی تونه جای تو زندگی کنه.

    بهترین راه برای اینکه بدونی برای خودت دوست خوبی هستی یا نه اینه که ببینی آیا برای حل مسائل زندگیت از درون خودت کمک می گیری؟

    هرکسی که برای حل مشکلاتش از درون خودش کمک می گیره هم برای خودش دوست خوبیه و هم برای دیگران.

    البته بعضی افراد هستن که از روی غرور و خودبرتر بینی با کسی مشورت نمی کنن یا از کسی کمک نمیگیرن و می خوان همه کارها رو خودشون انجام بدن ، ولی این افراد دوستان مورد نظر ما نیستن.دوست ما ممکنه کسی باشه که در برابر مشورت و کمک گرفتن از دیگران مقاومت نشون نده و مغرور و خودشیفته نیست ، بلکه تصویر ذهنی قوی و سالمی داره ، به همین جهت می تونه از درون خودش کمک بگیره.

    تصویر ذهنی سالم به تو قدرت میده که بتونی در شرایط بحرانی روی پای خودت بایستی.

    میزان قدرت تصویر ذهنی تو تعیین کننده­ شکست ها و موفقیتهای توئه. اگه تصویر ذهنیت ضعیف باشه ، می شه گفت که حتی تصویر خودت رو هم از یاد بردی و به همین دلیله که نمی تونی از درون خودت کمک بگیری.

    ·        باید عزت نفس و اطمینان خاطرت رو تقویت کنی . برای این کار باید بتونی در لحظه ­ی اکنون زندگی کنی و نذاری شکست ها و خاطرات منفی گذشته ذهنت رو خراب کنه ،  هیچ وقت تسلیم نشی و همه­ ی راه ها رو امتحان کنی ، البته تسلیم نشدن به این معنا نیست که یک روش رو برای رسیدن به یک هدف هزار بار تکرار کنی ، بلکه منظور اینه که با خلاقیت بتونی راه های تازه پیدا کنی و موقعیتهای جدید ایجاد کنی ، به هر حال هیچ وقت دست از تلاش برندار.

    تنها مسئله مطمئن اینه که هیچ اطمینانی در کار نیست . هر راهی رو که در پیش بگیری باید منتظر هر اتفاقی باشی. وقتی خودت رو برای رویدادهای غیرقابل پیش بینی آماده کنی با قدرت بیشتر و برنامه ریزی بهتر با اون واقعه برخورد می کنی . برخورد انفعالی با زندگی روشی غیرخلاقانه و تحمیلیه. حتی اگه استراحت هم به آدم تحمیل بشه و خودش اونو انتخاب نکرده باشه ، سودی در رفع خستگی و رسیدن به شادی و شعف نداره. شاید به این مورد برخورد کرده باشی مثلا چند روز تعطیلی رو که به دلیلی پیش اومده وقتی بی برنامه بگذرونی کسل و خسته و دلزده می شی ولی اگه در حین کار نیم ساعت برای خودت زنگ تفریح هدفمند ایجاد کنی ، کلی انرژی میگیری.

    کار مفید و رضایت بخش نعمت بزرگیه که به علت تصویر ذهنی درست تو از کار ، به دست میاد. ولی اگر با کار و یا هر برنامه دیگه ای مفعولانه برخورد کنی ، نه تنها نعمت نیست بلکه مشقت هم هست.کاری که از سر رغبت انجام بدی ، نه تنها ارزش اقتصادی داره بلکه باعث می شه که عزت نفست هم بالا بره.اگه کسی از کار کردن لذت نمی بره یکی از دلایلش اینه که تصویر ذهنی اون از خودش ناسالمه ، اگر کاری با عشق و باور انجام بشه سراسر لذته.

    ·        یکی از چیزهایی که به خلاقیت تو کمک می کنه تمرکزه.تمرکز یعنی اینکه از بدست آوردن چیزی که مورد تمرکزه غافل نشی ، خیلی ها میرن مسافرت اما روی این قضیه که هدف مسافرت بدست آوردن آرامش و لذته تمرکز نمی کنن و مسافرت رو به خودشون و دیگران زهرمار می کنن ، با دونستن هدف سفر و تمرکز روی اون ، هر کسی سعی می کنه به خودش و دیگران خوش بگذره و این باعث می شه که اوقات خوبی برای همه خلق بشه

    ·        آدم های خلاق معمولا رابطه ای خوب و مناسب با مردم برقرار می کن، رابطه هایی که هم مفیده و هم لذت بخش ، رابطه هایی که دو طرف رو به رشد بیشتری میرسونه. بهتره گاهی زندگی خودت رو در ارتباطاتت با دیگران ارزیابی کنی و ببینی چند درصدش مفید و لذت بخشه اینجوری می تونی جنبه های مثبت رابطه رو تقویت کنی و جنبه های منفی رو محدود یا حذف کنی ، اگه رابطه ای رنج آور و غیرمفیده دلیلی نداره که بخوای حفظش کنی .

    ·        آدم خلاق بالغی قوی داره ، دائم در صدد انجام کاری یا خلق کردن چیزی یا نشون دادن ابتکاریه. بالغش نمیذاره به صورت کودکی ناتوان و بهانه گیر بمونه.

    ·        زندگی فرد خلاق حتما با پویایی و برنامه ریزی توامه . شرط پویا بودن زندگی اینه که سعی کنی به تمام معنی کلمه زندگی کنی و از گرفتاریهای زندگی نترسی .

    ·        آدم خلاق می دونه که هرکس مسئول نظارت بر عقائد خودشه ، به همین دلیل خودش رو مسئول رفتارها و عقاید دیگران نمی دونه.

    ·        یکی از موانع اصلی خلاقیت ، شکوه و شکایتهای غیرلازمه.با غر زدن انرژی منفی تولید می شه و نکات و ارزشهای مثبت زندگی از دید خارج می شه ؛ افراد شاکی در واقع کودکهای بهانه گیری هستن که بالغ شخصیتشون رش نکردن و دائم می خوان از این  و اون ایراد بگیرن و زمین و زمان رو زیر سئوال ببرن.

    اگه می خوای زندگی خوبی داشته باشی باید باور کنی که خوشی حق توئه و یادت باشه آدم خلاق موفقیتهاش رو خودش می سازه و در نهایت اینکه یک تصویر ذهنی سالم و قوی از خودت بهترین چیزیه که می تونه همیشه همراهت باشه.

     

      به قلم ياشا محمدي رفيع

    انفجار نادانی چیست؟...
    ما را در سایت انفجار نادانی چیست؟ دنبال می کنید

    برچسب : نویسنده : khalafian بازدید : 99 تاريخ : چهارشنبه 7 تير 1396 ساعت: 13:54